Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت24-سید محمود علیزاده ‌طباطبایی می‌گوید در زمان بررسی پرونده نجفی به این جمع‌بندی رسیده که نجفی میترا استاد را به قتل نرسانده است. او می‌گوید: روز اول به خود نجفی گفتم که شما مرتکب قتل نشدید چرا این قتل را به عهده گرفتید؟ ایشان محکم می‌گفت من مرتکب شدم. من می‌گفتم که به این دلایل شما مرتکب قتل نشدید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما ایشان می‌گفتند آقای طباطبائی این حرف‌ها را رها کنید، بروید رضایت بگیرید.

شاید اگر کارنامه وکلای ایرانی را بررسی کنید سوابق هیچ وکیلی به اندازه «سیدمحمود علیزاده ‌طباطبایی» شما را متعجب نکند. کلکسیونی از پرونده‌های فعالان اصلاح طلب، افراد مؤثر در فتنه ۸۸، چهره های سیاسی شاخص مانند مرحوم هاشمی رفسنجانی و … در سوابق کاری او یافت می‌شود.

این وکیل دادگستری و البته فعال اصلاح‌طلب، مدعی است تا به حال از هیچ ناحقی دفاع نکرده و در دفترش روی تمام افراد جامعه باز است. اخیراٌ علیزاده طباطبایی در پرونده قتل میترا استاد، همسر دوم محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران وکالت قاتل (محمدعلی نجفی) را به همراه یکی دیگر از همکاران خود به عهده گرفت. برخی اظهار نظرهای این وکیل سبب شد حساسیت ها بر این پرونده بیشتر از پیش شود، اما در دومین جلسه رسیدگی به این جرم اعلام شد که محمدعلی نجفی، وی را از وکالت خود عزل کرده است!

در رابطه با این موضوع و همچنین حواشی دیگری گفت‌وگو انجام شده را میخوانید:

 آقای علیزاده طباطبائی شما مشهور به وکیل خانواده آقای هاشمی هستید ولی بارها این مطلب را تکذیب کرده اید.

من خیلی قبل از این که وکیل خانواده هاشمی باشم وکیل بودم ولی بعد از مدتی وکیل خانواده آقای هاشمی هم شدم.

 من دیدم در برخی از رسانه‌ها تکذیب کردید که هیچ وقت وکیل شخص آقای هاشمی نبودید، چون او نه از کسی شکایت می‌کرد و نه کسی از وی شکایت داشت. شما از چه زمانی با خانواده آقای هاشمی آشنا شدید؟

من به خود آقای هاشمی از قدیم و از قبل انقلاب ارادت داشتم ولی او را ندیده بودم. اولین باری که او را ملاقات کردم روز ۱۹ بهمن ۵۷ بود که من همافر نیروی هوایی بودم و در مراسم روز ۱۹ بهمن شرکت داشتیم.البته در این مراسم با مشکل مواجه شدیم. بعد از این که از سراسر کشور همافرها را دعوت کردیم در مدرسه رفاه باشند، چون من قبل از این که حضرت امام بیایند در کمیته استقبال بودم و دوستی به نام مهندس نیکخواه داشتیم که داماد حاج مانیان، از جبهه ملی بود، او به من گفت آمادگی دارید با لباس نیرویی هوایی به اینجا بیایید. گفتم بله چون دو الی سه ماه است که فراری هستم. وقتی تصمیم گرفته شد بچه‌ها خدمت حضرت امام برسند، با هیچ کسی هماهنگ نکردیم. اول گفتیم ببینیم چه تعداد می‌آیند، با همه پایگاه‌ها به صورت رمزی تماس گرفتیم. اطلاع دادیم و آن روز آمدند. وقتی به خانه‌های اطراف آمدند لباس پوشیدند و وارد مدرسه علوی شدند، چون مدرسه رفاه و علوی کمیته استقبال بود، آن زمان گفتیم می‌خواهیم با امام ملاقات کنیم. گفتند امروز امام ملاقات ندارند. یکی از دوستان ما، همافر طاهری که گرداننده این قضیه بود و همافر نورشاهی که فرماندهی میدان را بر عهده داشت، خیلی حرص می‌خوردند. 

که آقای هاشمی مسئله را حل کرد؟

البته آقای هاشمی، مقام معظم رهبری، آقای منتظری و غیره تلاش کردند تا آن ملاقات انجام شد. اولین برخوردم با آقای هاشمی آنجا بود ولی بعد در نیروی هوایی
بودم. 

از چه زمانی با آقای هاشمی و خانواده او رفت‌وآمد پیدا کردید؟

من از سال ۶۴ که به سازمان برنامه رفتم، با شخص آقای هاشمی ارتباط مستقیم پیدا کردم. او فرمانده جنگ بود و من هم مسئول بودجه دفاعی بودم. فشار روی سازمان برنامه بود که بیشتر پول بدهد و ما هم نداشتیم که بدهیم. تا قبل از این که من به سازمان برنامه بروم مدیریت دفاعی خیلی منفعل بود چون از جنگ و نیروهای مسلح هیچ درکی نداشتند. قبل از انقلاب روال این بود که رئیس سازمان برنامه اول هر برنامه ۵ ساله نزد شاه می‌رفت و می‌گفت در پنج سال آینده این منابع را داریم. شاه یک درصدی را برای ارتش تعیین می‌کرد که سازمان برنامه دیگر هیچ دخالتی نداشت. این دست ستاد ارتش می‌رفت و آنجا تقسیم می‌کردند. بعد از انقلاب این سازمان‌دهی به هم خورده بود. با چانه‌زنی پول می‌گرفتند. سال ۶۴ که سازمان برنامه رفتم جلوی این چانه زنی را گرفتم. اول خیلی مقاومت بود. همان کارشناسان می‌گفتند عملیات است. من می‌گفتم اگر امروز عملیات است باید ۶ ماه پیش بودجه آن را گرفته باشند. پولی که امروز می‌دهم به درد عملیات هفته آینده نمی‌خورد و مقاومت کردم. شکایت‌های ما پیش آقای هاشمی می‌رفت. همیشه سر بودجه دعوا و درگیری را داشتیم. دو الی سه بار به شورای عالی دفاع کشیده شد. آقای هاشمی برای حرف کارشناسی اعتبار قائل بودند. هر بار هم خدمت او می‌رفتیم حرف کارشناسی می‌زدیم.

من مستدل و مستند حرف می‌زدم. از سال ۶۴ تا سال ۷۲ عضو هیئت بررسی خریدهای تسلیحاتی بودم. در خریدها به شدت دخالت می‌کردم. به یاد دارم اولین درگیری ما با آقای روحانی سال ۶۴ پیش آمد. من در نیروی هوایی بودم و یک راداری را بچه‌های نیروی هوایی، همافرها دنبال بازسازی و ساخت آن بودند. آقای روحانی هم رئیس ستاد پدافند بود و دنبال خرید راداری به نام رادار مارتلو از انگلیس بود. خیلی تلاش کردیم و موفق نشدیم. روز اولی که سازمان برنامه رفتم و آقای زنجانی به من به عنوان نماینده دولت در هیئت بررسی خریدهای تسلیحاتی ابلاغ داد، در جلسه رفتم و گفتم این قرارداد را بیاورید. نماینده وزارت دفاع گفت این تمام شده است و برای گشایش اعتبار رفته است. گفتم من می‌خواهم ببینم. باید می‌دادند. من قرارداد را دیدم. ایرادهای عمده‌ای به قرارداد وارد بود.

فوری ایرادات را یادداشت کردم و پیش آقای زنجانی آمدم و گفتم این خرید این ایرادات را دارد. آقای زنجانی گفت فوری بنویسید و من نوشتم. یک نامه روی این گذاشت و پیش مهندس موسوی بردم. مهندس موسوی فوری با مرحوم نوربخش تماس گرفت و گفت جلوی این را بگیرید که این منجر به درگیری شدید بین من و آقای روحانی شد. این درگیری پیش آقای هاشمی کشیده شد. 

ایشان رئیس مجلس بودند. آقای هاشمی گفت با هم آشتی کنید. آقای روحانی می‌گفت این توطئه است. از قبل گفته بود من صبح با طباطبائی بحث کردم، ساعت ۱۲ نامه نخست وزیر را آورده است. وقتی در بحث رادار توضیحات خود را به آقای هاشمی دادم، گفتم رادار را برای جنگ می‌خواهیم. وقتی در این قرارداد متعهد می شویم این رادار را در جنگ استفاده نکنیم و تا پایان جنگ فقط در مرزهای شمالی استفاده شود، رادار برای چه می‌خواهیم؟

این قراردادی بود که آقای روحانی دنبال آن بود؟

بله. آقای روحانی دنبال این بود که انجام شود. 

یعنی آقای روحانی تعهد کرده بود که رادار را در جنگ استفاده نکنیم؟

دولت تعهد کرده بود؛ یعنی وزارت دفاع تعهد کرده بود که در جنگ استفاده نکنیم.

اگر استفاده می‌کردید چه می‌شد؟

مستشارهای انگلیسی در مدیریت رادار بودند. یعنی رادار باید در مرزهای شمالی مستقر می‌شد. 

با چه نیتی آقای روحانی پیگیر این کار بودند؟

به هر جهت می‌خواستند رادار بخریم. 

رسالت: که رادار را چه کنیم؟

شاید توجیه او این بود که یک تکنولوژی پیشرفته‌تر است و کارشناسان ما با این تکنولوژی آشنا می‌شوند. به هر جهت نیت او را چون جوان بودم و سر پرشوری داشتم نمی‌دانستم. درگیری خیلی شدیدی با آقای روحانی داشتیم.

بعداً رابطه شما با آقای روحانی بهتر شد؟

خیر. همین جا بگویم دیگر با آقای روحانی کاری نداشتم. در بحث بودجه گاهی با هم ملاقات داشتیم. او کمیسیون دفاع بود و من بخش دفاعی سازمان برنامه بودم. بحث‌هایی با هم داشتیم ولی سال بعد از قضایای ۸۸ در داستان سید حسین موسویان هم وکالت او را برعهده داشتم. با اینکه مستقیم با آقای روحانی ارتباطی نداشتم ولی از طریق موسویان این ارتباط بود. موسویان می‌گفت آقای روحانی خیلی نظر مثبتی روی شما ندارد. گفتم من هم روی ایشان نظر مثبتی ندارم. به حالت شوخی می‌گفتم. تا اینکه مسئول سایت تحقیقات استراتژیک به اتهام جاسوسی بازداشت شد. 

بعد هیچ وقت بعداً رابطه شما با آقای روحانی خوب نشد.

خیر. هیچ وقت رابطه ما خوب نشد. 

شما در انتخابات به آقای روحانی رای دادید؟

بله. من به آقای روحانی رأی دادم. من به آقای هاشمی گفتم به هر جهت با یکسری از اساتید دانشگاه‌ها، وکلا و قضات ارتباط دارم و شما از آقای روحانی حمایت نکنید چون به هیچ وجه زمینه رأی آوری ندارد. آقای هاشمی خندید و گفت از قدیم هم با آقای روحانی مشکل داشتید. بالاخره تصمیم ما تصمیم جمعی خواهد بود. لیکن تصور من این بود که آقای روحانی رأی نمی‌آورد چون روحانی با اصلاح طلبان روی خوشی نشان نداده بود و تا آن زمان نه ارتباطی داشت . 

از ابتدا هم با آقای روحانی‌نمی‌ساختید؟

بله.

چرا؟ احساس می‌کردید روحیه ایشان چطور است؟

در مسجد ارگ در سخنرانی آقای روحانی در چهلم آقا سید مصطفی بودم. جالب بود آن روز هم به او«دکتر» روحانی می‌گفتند. 

دکترا نداشتند؟

خیر. لیسانس بودند. هنوز هم دکترا ندارند. البته بعداً گفتند گرفته‌اند. جالب است اگر سوابق مجلس را ببینید در مجلس اول، دوم، سوم نوشته است دکتر حسن روحانی، مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد است. ایشان کارشناسی حقوق از دانشگاه تهران داشتند، از همان زمان که کارشناسی گرفتند به دکتر روحانی معروف بودند. 

خود ایشان این طور می‌خواستند؟

قاعدتاً تا خود آدم نخواهد که اتفاقی رخ نمی‌دهد. البته بعداً خاطرم هست این نقل شد که
نه بنی صدر دکتر بود، نه آقای بهشتی. قاعدتاً آقایان هیچ کدام دکترا نداشتند. البته من آقای بهشتی را اطلاع ندارم ولی این طور شنیدم. 

در انتخابات ۹۲ اگر حمایت آقای هاشمی نبود قطعاً به آقای روحانی رأی نمی‌دادید؟

قطعاً رأی نمی‌دادم. 

بین گزینه‌های آن روز به چه کسی رأی می‌دادید؟

من آقای رئیسی را خوب می‌شناختم و آقای رئیسی را قبول داشتم. 

آقای روحانی قرار بود نسخه‌ کوچک‌تر آقای هاشمی باشد، نقاط ضعف آقای هاشمی را داشت و خوبی‌های ایشان را نداشت. 

به هر جهت مسئله‌ای که برای آقای روحانی مطرح بود ایشان برای نظر کارشناسی خیلی ارزش قائل نبود. همان زمان که آقای هاشمی حمایت کردند به ایشان گفتم از آقای روحانی چرا حمایت می‌کنید؟ آقای هاشمی گفتند آقای روحانی آدم عاقلی است، مملکت را به باد نمی‌دهد. آقای هاشمی اعتقاد داشتند اگر کسی غیر از روحانی یعنی از جریان مقابل انتخاب شود ممکن است مملکت به سمت جنگ برود. آقای هاشمی این باور را داشتند و من ایراداتی به آقای روحانی داشتم. گفتند شما همانند محمد آقا همیشه با روحانی مشکل داشتید. 

محمد آقا یعنی برادر آقای هاشمی؟

بله. محمد آقای هاشمی منظور است. آقای هاشمی گفتند آقای روحانی آدم عاقلی است و مملکت را به باد نمی‌دهد. دیدگاه ایشان این بود. 

تصور شما این بود که آقای هاشمی بعدها از روند کار دولت راضی بود؟

خیر. شاید ۶-۵ ماه اول بود که نزد آقای هاشمی رفتم و گفتم قرار شده سازمان برنامه دوباره احیا شود ولی آقای روحانی بنا ندارد. با انتخاب نوبخت بنا ندارد سازمان برنامه را احیا کند. آقای هاشمی خندید و گفت همه مثل من فکر نمی‌کنند، می‌خواهند خودشان ریاست کنند. وقتی سازمان برنامه باشد، این سازمان مدیریت می‌کند. کارشناس ریاست می‌کند، رئیس‌جمهور کاره‌ای نیست. واقعاً زمان آقای هاشمی و مهندس موسوی این طور بود. از زمان دولت اصلاحات سازمان برنامه روبه تحلیل رفت و زمان احمدی‌نژاد هم کلاً منحل شد و روحانی هم سازمان برنامه را احیا نکرد که دوباره قدرت دست کارشناس بیاید که تصمیم بگیرد. 

اجازه بدهید قدری از این فاز بیرون بیاییم و وارد بحث جدیدی بشویم. در مورد پرونده آقای نجفی در خرداد ماه وکالت ایشان را برعهده گرفتید. اواخر تیر ماه نه این که کناره‌گیری کنید بلکه از شما خواستند کناره‌گیری کنید و شما این کار را نکردید تا این که شما را از پرونده عزل کردند. چه شد؟ این گمانه‌زنی ایجاد کرد که چه اتفاقی افتاده است. آن چیزی که خانواده آقای نجفی اعلام کردند این بود که چون آقای دکتر طباطبائی با آقای نجفی دوست بودند خواستند رفاقت روی پرونده تأثیر نگذارد و به نظر می‌رسد کسی این حرف را در عالم سیاست جدی نمی‌گیرد. واقعیت ماجرا را شما بفرمائید که چه بود؟

در مورد پرونده آقای نجفی من هفته پیش صحبت‌هایی کردم و به شدت دلخور شدند و گفتند اجازه بدهید پرونده به نتیجه برسد و صحبت‌های شما ممکن است روی نتیجه پرونده تأثیر داشته باشد. به این دلیل اجازه دهید من صحبتی نکنم.

قاعدتاً صحبت منفی می‌کنید؟

خیر. من به این جمع‌بندی رسیدم و روز اول هم به خود آقای نجفی گفتم که شما مرتکب قتل نشدید چرا این قتل را به عهده گرفتید؟ ایشان محکم می‌گفت من مرتکب شدم. من دلایل آوردم. 

شما که این روزها به آقای نجفی از نزدیک دسترسی دارید و با ایشان نشست و برخاست کردید، چه شد که آقای نجفی به اینجا رسید؟ این برای خیلی‌ها سؤال است.

آقای نجفی می‌گفتند قبول دارم که یک اشتباه شخصی مرتکب شدم که خانم استاد را صیغه کردم. 

آقای نجفی از دوره سال ۹۶، از زمانی که شهردار شدند یا کمی قبل از آن، مسیری را پیش گرفتند که برای فرد ۶۸ ساله عجیب است که در اوج باشد و خیلی از مناصب دولتی غیر از رئیس‌جمهور شدن، را تجربه کرده باشد، یکباره برای خانواده او اتفاقی افتد و همسر دوم با فضای نامتعارفی اختیار کند. زن دوم خود را بکشد. چه طور شد که این اتفاقات برای آقای نجفی رخ داد؟

همه اینها برای من هم ابهام است. به خود آقای نجفی هم می‌گفتم که به این دلایل شما مرتکب قتل نشدید. می‌گفتند آقای طباطبائی این حرف‌ها را رها کنید، بروید رضایت بگیرید و اگر رضایت ندادند من ۶۸ سال زندگی کردم و الان یک قلب در سینه من هست و می‌خواهم ۴-۳ سال دیگرزنده باشم یا نباشم. جای بدی هم قرار نیست برویم. به همین سادگی صحبت می‌کردند. 

احساس می‌کنید اثراتی از افسردگی در ایشان هست؟

اصلاً. 

ایشان قتل را پذیرفت.

قتل را هم پذیرفت ولی وقتی کارشناس اسلحه می‌گوید ۹ گلوله شلیک شده است که این ۹ گلوله از دو اسلحه باید باشد و ۴ پوکه نیست. به آقای نجفی می‌گوییم این چیست؟ می‌گوید نمی‌دانم. می‌گوییم اسلحه شما ۷۶۵ بوده است. این اسلحه ۹ میلی‌متری را قاچاقی خریدید؟ می‌گویم مگر می‌شود اسلحه ۷۶۵ تبدیل به ۹ میلی متری شود؟ ابهامات خیلی زیادی وجود دارد.

یعنی خانم استاد با سلاحی به قتل رسیده که سلاح آقای نجفی نیست؟

بله. دقیقاً. سلاح آقای نجفی سلاحی است که مجوز آن را دارد. از سازمان قضائی نیروهای مسلح از زمانی که سازمان برنامه بوده تحویل گرفته و کلت ۷۶۵ است.

ارتباط آقای نجفی با خانم استاد را می‌دانستید؟

بله.

از قبل این پرونده‌ها بود؟

بله. 

از چه سالی این اتفاق افتاده بود؟

آقای نجفی می‌گفتند از انتخابات شورا با ایشان آشنا شدم.

آقای دکتر پرونده کرسنت و نقش مهدی هاشمی در آن چیست؟

خیلی جالب است که پرونده کرسنت هنوز به دادگاه نرفته است که ببینیم متهمان این پرونده چه کسانی هستند.

چه کسی اجازه نمی‌داد که به دادگاه برود؟

من یک بار مصاحبه‌ای داشتم در دادگاه مهدی هاشمی که گفتند ما تحت فشار هستیم. گفتم قدرت دست شما است. چه کسی شما را تحت فشار گذاشته است؟ 
چه کسی اجازه نمی‌دهد؟ تکلیف دستگاه امنیتی و قضائی روشن است. آنها بگویند چه کسی اجازه نمی‌دهد کرسنت به دادگاه برود؟

شما چه فکری می‌کنید؟

من پرونده کرسنت را نخواندم و اطلاعی هم از آن ندارم.

بعد از ۳۰ سال رابطه با خانواده هاشمی چطور از کرسنت بی‌اطلاع هستید؟

بی‌اطلاع یعنی در پرونده نیستم. یعنی پرونده ای هنوز تشکیل نشده است. تا حالا یک جلسه مهدی را احضار نکردند که در مورد کرسنت از او بپرسند.

حرف موافقین و مخالفین را درباره کرسنت شنیده اید؟

بله. وزارت نفت هنوز می‌گوید کرسنت بهترین قرارداد بود و احمدی‌نژاد آمد این را بهم ریخت. 

وزارت نفت فعلی این را می‌گوید؟

یعنی آقای زنگنه؟
بله. 

شاید پای آقای زنگنه هم گیر باشد.

به هر جهت آقای زنگنه از ابتدا از کرسنت دفاع کرده است. مهدی هم می‌گوید کسانی که در کرسنت پورسانت گرفتند مشخص هستند. بررسی کنند مشخص می‌شود. 

افرادی را اسم می‌برد؟

بله. افرادی را اسم می‌برد. در کرسنت هرگز مهدی نه احضار شده و نه حتی دستگاه امنیتی یک جلسه مهدی را خواسته است. مهدی می‌گویدیک بار حداقل دستگاه امنیتی درباره کرسنت من را بخواهد و سؤال کند.

وکیل پرونده‌هایی می‌شدید که با نظام و یا جمهوری اسلامی در تعارض قرار می‌گرفتند.

به دلیل این که من می‌خواستم از جمهوری اسلامی دفاع کنم. 

پرونده‌ امنیتی بوده که وکیل باشید و در میانه احساس کنید موکل شما واقعاً مقصر است؟

بله. خیلی جاها بوده است. در ۸۸ خیلی بوده است.

از پرونده‌های مشهور که مردم می‌شناسند بوده است؟

خیر. در پرونده‌های مشهور نبوده است ولی در سال ۸۸ خیلی‌ها را دیدم که مقصر هستند و دفاع من در دادگاه این بود. 

کلاً خیلی از سیاسیون اصلاح طلب و دوستان شما این برداشت را دارند که هر جا آقای علیزاده طباطبائی وکیل است معروف شده این فرد خوش‌بینی است و جاسوس را جاسوس نمی‌بیند. طرف محکوم می‌شود و این از ما دفاع کند ما هم جاسوس می‌شویم و یک نفر دفاع دیگری کند و تمام شود.

من هیچ وقت به کسی نگفتم وکالت را به من بدهید. 

خودشان خواستند.

بله. حتی خاتمی، میرحسین موسوی، دکتر معین و کسانی که موکل من بودند. 

در پرونده‌های امنیتی معمولاً خود و خانواده شما زیاد مورد تهدید و تحت فشار قرار گرفته است؟ یعنی زندگی شما از فضای کار شما تأثیر گرفته است؟

از نظر مالی بله. خیلی‌ها پرونده‌های مالی را پیش ما نمی‌آورند. با این که خودم، دخترم، پسرم، دامادم و همه وکیل هستیم. بالاخره می‌بینند من اهل زدو بند نیستم. من ۲۷ سال است که وکیل دادگستری هستم، یک هزار تومانی به آبدارچی در دادگستری ندادم. این که دستگاه امنیتی فشار بیاورد نبوده است چون من را می‌شناسند و دقیق هم می‌شناسند. ممکن است گاهی توصیه‌ای‌هایی کنند مثلاً یکبار دو الی سه سال پیش بود که اطلاعات سپاه من را خواست و گفت در مورد فلانی یک بیانیه امضا کردید و این پرونده و این فیلم‌ها است، بیایید ببینید. من دیدم و بدون اینکه آنها چیزی از من بخواهند پذیرفتم و مصاحبه کردم و گفتم این ماجرا این طور بوده است.

روزنامه رسالت

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۲۰۰۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتشار تصاویر و مستندات جدید از مرگ نیکا شاکرمی | رد قاطع ادعای تجاوز | ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!

دریافت 1 MB

به گزارش همشهری آنلاین، موضوع مرگ نیکا شاکرمی یکی از رویدادهای سال ۱۴۰۱ بود که تاکنون بارها دستمایه ارائه روایت‌های ناصحیح و جعلی شده است.

نگاهی به گزارش‌های یاد شده با موضوع نیکا شاکرمی در اینترنشنال، بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان به‌عنوان سردمداران تهیه گزارش‌های جعلی از مرگ نیکا شاکرمی واقعیت عجیبی را نشان می‌دهد؛ همه این گزارش‌ها مدعی استناد به اسناد محرمانه و موثقی هستند که در کنار هم قرار دادن آن‌ها تناقض‌های زیادی از ادعاهای مطرح شده نشان می‌دهد.

واقعیت واضح و آشکار این است که گزارش‌های تحقیقی به اصطلاح خبرنگارانی با ادعای دست یافتن به اسناد محرمانه، اسناد پنهان شده یا اسناد بسیار محرمانه به‌ویژه درباره زنان و دختران ایرانی، رویه‌ای است که با اهداف خاصی از سوی رسانه‌های غربی صورت می‌گیرد.

در جدیدترین مورد، سرویس جهانی خبرگزاری بی‌بی‌سی گزارشی ظاهرا تحقیقی را با عنوان «اسناد محرمانه در رابطه با مرگ نیکا شاکرمی» منتشر کرده است.

بی‌بی‌سی جهانی در این گزارش مدعی شده با بررسی اسناد متعدد ماه‌ها تلاش کرده است تا همه جزئیات مربوط به این پرونده را بررسی کند. با وجود این ادعا، گزارش جدید بی‌بی‌سی دارای تناقض‌های درونی و حتی تناقض‌هایی با دیگر به اصطلاح گزارش‌های تحقیقی است که دیگر رسانه‌های ضد ایرانی، درباره نیکا شاکرمی، منتشر کرده‌اند.

گزارش به اصطلاح تحقیقی بی‌بی‌سی جهانی درباره نیکا شاکرمی، نشان داد که این رسانه برخلاف ادعاهای خود و آنچه در رسانه‌ها مطرح می‌شود، یک رسانه متعهد به حقیقت و واقعیت نیست و به ابتدایی‌ترین اصل یک گزارش مستند به منبع و اسناد که همان امکان راستی‌آزمایی و اعتبارسنجی آن‌ها است، توجهی نداشته و ندارد.

اما اصل ماجرا چیست؟

خبرگزاری میزان در سال ۱۴۰۱ و زمانی که ابهاماتی درباره مرگ نیکا شاکرمی مطرح شده بود، با تولید محتوا، انتشار اخبار و تهیه گزارش تفصیلی با انتشار اسناد و مدارک مرتبط با پرونده، ماجرا را با استناد به تحقیقات پلیسی و قضایی صورت گرفته تشریح کرد.

در پی انتشار گزارش اخیر بی‌بی‌سی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارش‌های پیشین؛ برگ‎‌هایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر می‌کند.

این اسناد شامل عکس‌هایی از محل پیدا شدن جسد و اطلاعاتی از روند تشکیل پرونده است که پیشتر به دلیل حفظ حریم خصوصی متوفی و خانواده اش منتشر نشده بود، اما با طرح ادعاهای جدید که متاسفانه رد پای برخی اعضای خانواده نیز در آن‌ها مشاهده می‌شود اسناد معتبر موجود در پرونده منتشر شده و انتظار می‌رود چنانچه افرادی ادعایی مغایر با اسناد منتشر شده در این گزارش دارند با سند و مدرک معتبر آن‌ها را مطرح نمایند.

ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!

ابتدا به سراغ قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران رفتیم و از او درباره مهم‌ترین ادعای مطرح شده پرسیدیم: آیا در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ گزارش پیدا شدن جسد دختری مجهول‌الهویه یا با هویت مشخص در خیابان تیموری یا حتی یکی از خیابان‌های فرعی بزرگراه یادگار امام به دادسرای جنایی اعلام شده بوده است؟

قاضی شهریاری در این باره گفت: در تاریخ مورد اشاره هیچ گزارشی مبنی بر پیدا شدن جسد چه با هویت مشخص و چه مجهول‌الهویه در خیابان تیموری یا مکانی که مورد اشاره رسانه انگلیسی است به دادسرای جنایی واصل نشد، اما در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، در ساعات ابتدایی پس از کشف جسد در سی‌ام شهریور ماه ۱۴۰۱ بازپرس با توجه به حساسیت‌های موجود به دلیل روزهای پرالتهاب پس از فوت مهسا امینی، یکی از سرتیم‌های پرسابقه و بسیار حاذق را به منظور بررسی حادثه به صحنه اعزام می‌کند.

قاضی شهریاری درباره مشخصات و ویژگی‌های سرتیم صحنه می‌گوید: این فرد یکی از مجرب‌ترین سرتیم‌های بررسی صحنه تهران است که ۲۰ سال سابقه خدمت داشته و بیش از ۵ هزار صحنه فوت و جسد را بررسی کرده و گزارش نوشته است.

به گفته سرپرست دادسرای جنایی تهران در تماس اهالی محل با پلیس ۱۱۰ عنوان می‌شود جسد یک دختر مجهول‌الهویه در حیاط یک ساختمان افتاده است.

همچنین ته‌سیگارهایی روی پشت بام قابل مشاهده بود که حکایت از سیگار کشیدن متوفیه در پشت بام داشت. محتویات کوله پشتی در حال صورتجلسه شدن است و صحنه تا زمان حضور شما (بازپرس) دست نخواهد خورد.

سرتیم در ادامه می‌گوید: حدس من این است که متوفیه از ارتفاع سقوط کرده و همین سقوط از ارتفاع منجر به فوت وی شده است.

سرتیم بررسی صحنه در گزارشی که براساس اظهارات اهالی و عوامل کلانتری نوشته اشاره کرده: اهالی واحد همکف ساختمان حدودا ساعت ۵ صبح، صدای مهیبی را شنیده، اما به خیال اینکه گربه است به آن توجه نمی‌کنند و چند ساعت بعد که به حیاط مراجعه می‌کنند، متوجه جسد متوفیه می‌شوند.

در این گزارش، سرتیم بررسی تاکید می‌کند که اظهارنظر نهایی منوط به نظریه پزشکی قانونی است.

قاضی شهریاری در ادامه به میزان می‌گوید: تحقیقات محلی، تحقیق از افراد ساختمان محل فوت و مجاورین نشان می‌دهد که در زمان شنیده شدن صدای سقوط هیچگونه صدای درگیری یا مشاجره شنیده نشده بوده است.

این مقام قضایی با بیان اینکه کوله پشتی در محل حادثه قرار داشت و گوشی جایی قرار داده شده بود که تنها با مساعدت آتش نشانی امکان دسترسی به آن فراهم شد، در توضیح صحنه حادثه گفت: گوشی در حالت پرواز قرار داشت و در حال پخش آهنگی خارجی بود.

کار تحقیقات میدانی به همینجا ختم نمی‌شود. قاضی شهریاری بعد از بالا گرفتن ادعاها در مورد شاکرمی خودش هم سه مرتبه در محل پیدا شدن جسد نیکا حاضر می‌شود و جوانب مختلف را بررسی می‌کند، از بررسی دوربین‌های مداربسته در محل گرفته تا تحقیقات مفصل از اهالی محل و افرادی که گزارش پیدا شدن جسد را داده بودند.

تا اینجای کار تیم بررسی صحنه و بازپرس با یک جسد مجهول‌الهویه روبرو هستند. مجهول‌الهویه به این دلیل که بعدها و پس از شناسایی مرحومه شاکرمی مشخص می‌شود که وی به دلیل شرکت فعال در آشوب‌های آن روزها مدرک شناسایی با خود حمل نمی‌کرده است.

بر همین اساس از جسد تصویربرداری شده و تصویر آن به اداره آگاهی ارسال و در سامانه فقدان پلیس بارگذاری و سپس جسد برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل می‌شود.

پزشکی قانونی باتوجه به حساسیت‌های آن روزها و شایعات متعددی که پیرامون این مرگ مطرح شده بود، بنا به درخواست مقام قضایی مسئله تجاوز را بررسی و با قاطعیت اعلام می‌کند آثاری دال بر تجاوز مشاهده نشد.

از قاضی شهریاری در مورد روند طی شده پس از پیدا شدن جسد مجهول‌الهویه می‌پرسیم. او می‌گوید برای اولین بار نسرین شاکرمی مادر نیکا در تاریخ چهارم مهرماه ۱۴۰۱ به دادسرا مراجعه کرده و در یک مرقومه کتبی از عدم مراجعت فرزندش به منزل خبر داد.

پس از این مراجعه، شهریاری در نامه‌ای خطاب به اداره چهارم پلیس آگاهی می‌گوید نسبت به اخذ و پیوست کپی اسناد هویتی فقدانی خانم نیکا شاکرمی اقدام شود.

پس از این موضوع، نسرین شاکرمی ۳ روز مراجعه به مراجع انتظامی را به تاخیر می‌اندازد تا اینکه در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۱ وی پس از مراجعه به کلانتری فلسطین با توجه به محتویات پرونده و اظهارات انجام شده، به اداره فقدان معرفی می‌شود.

نسرین شاکرمی در همان روز هفتم مهرماه به همراه برادر خود به اداره فقدان پلیس آگاهی مراجعه کرده و با توجه به عکس‌های بارگذاری شده از جسد نیکا که پیش از این مجهول‌الهویه بوده است او را شناسایی می‌کند. در اداره آگاهی مشخصات جسد و محل پیدا شدن آن به دایی و مادر نیکا شاکرمی اعلام می‌شود. در صورتجلسه اولیه که مادر نیکا به دلیل احوالات نامناسب آن را امضا نمی‌کند از طرف دایی و مادر او عنوان می‌شود که جسد شناسایی شد. حالا جسد مجهول‌الهویه سی‌ام شهریور ماه ۱۴۰۱ شناسایی شده است: نیکا شاکرمی.

جسد نیکا شاکرمی در تاریخ نهم مهرماه تحویل خانواده می‌شود. با توجه به مصاحبه‌های خاله نیکا و حواشی رسانه‌ای به پا شده در آن روزها، نام نیکا یکی از پرتکرارترین خبرهای فضای مجازی آن روزها بوده است. با این حال پرونده قضایی تشکیل و تحقیقات آغاز شده بود.

آتش شاکرمی (خاله نیکا) یکی از افراد مورد تحقیق قرار گرفته در این پرونده است. در یک مورد از او پرسیده شده با وجود اینکه بالاترین مقام قضایی دادسرای جنایی تهران در تاریخ ۴ مهرماه دستور صریح و مشخص به اداره آگاهی داده است چرا خانواده تا تاریخ هفت مهر به آگاهی مراجعه نکردند که آتش شاکرمی در پاسخ به این سوال می‌گوید: جوابی ندارم.

اما چرا جسد نیکا مجهول‌الهویه بود؟

شهریاری در پاسخ به این سوال و در توضیحات بیشتری می‌گوید: قبلا اشاره کردم، او به دلیل شرکت فعالانه در آشوب‌های سال ۱۴۰۱ هیچ اوراق هویتی با خود حمل نمی‌کرد. همچنین هیچ سابقه قضایی نداشت، بنابراین در بانک اطلاعاتی ما هیچ تصویر یا سندی از وی وجود نداشت، این موارد نشان می‌دهد مرحومه در حین و قبل از اغتشاشات هیچگاه دستگیر نشده است. حتی پس از کشف جسد تیم بررسی صحنه از وی اثر انگشت گرفته و در سامانه‌های مرجع جست و جو می‌کنند، اما او هیچ سابقه بازداشت، دستگیری و یا پرونده قضایی نداشته است.

رد قاطع ادعای تجاوز

در جریان پرونده، مادر نیکا شاکرمی با توجه به در نظر گرفتن فرضیه قتل، شکایتی مطرح می‌کند، بازپرس بلافاصله در دستور قضایی مشخص از اداره کل پزشکی قانونی تهران می‌خواهد در سه مورد اظهار نظر کند.

اداره کل پزشکی قانونی استان تهران در تاریخ دهم آبان ۱۴۰۱ در نامه‌ای به مقام قضایی اعلام می‌کند: ۱. با توجه به الگو، پراکندگی و شدت صدمات نحوه حدوث با حادثه سقوط مطابقت بیشتری دارد. ۲. در معاینه اعضای بدن، صدمات منطبق بر درگیری یا صدمات دفاعی مشاهده نشده است. ۳. در معاینه ناحیه تناسلی، آثاری مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی مشهود نبوده است.

با وجود اینکه پیشتر قاضی شهریاری توضیحات مفصلی در مورد اینکه در آن زمان جسدی در محل ادعایی بی‌بی‌سی پیدا نشده است داده بود، اما خبرنگار میزان باز هم یک سناریو محتمل را بررسی کرد؛ اینکه جسدی در خیابان تیموری یا هر محلی که مورد ادعای بی‌بی‌سی انگلیسی است رها شده و سپس به خانه محل پیدا شدن جسد نیکا منتقل شده باشد.

شهریاری می‌گوید: این فرضیه اصلا صحت ندارد.ما در همان روزهای اولیه هم فیلم ورود نیکا به ساختمان را منتشر کردیم. نیکا شاکرمی با پای خودش و در ساعت ۰۰.۰۳ بامداد سی‌ام شهریور ماه به ساختمان محل پیدا شدن جسدش وارد شده بود. بررسی دوربین‌های مدار بسته به ما نشان داد او با پای خودش به محل مراجعه کرده است و فیلم‌ها هم منتشر شد. حتی یادم می‌آید مادر نیکا بعدها در مصاحبه‌ای گفته بود این دختر من نیست. ما هنگامی که از دوست نیکا دعوت کرده بودیم تا تحقیقات تکمیل شود، بازپرس فیلم مورد اشاره را به او نشان داده و از او در مورد فرد حاضر در فیلم پرسیده بود، او تایید کرد که فرد حاضر در فیلم نیکا شاکرمی است.

آیا نیکا شاکرمی خودکشی کرده است؟

در گزارش پیشین خبرگزاری میزان درباره پرونده نیکا شاکرمی به موضوع خودکشی اشاره شده بود. علاوه بر مکالمات آخر نیکا با مادرش که تصریح بر قصد وی برای خودکشی دارد و اسناد آن قبلا منتشر شده، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده می‌شود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد.

همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع، به عنوان مطمئن‌ترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص گردید. دوست صمیمی نیکا می‌گوید او در مورد خودکشی به شیوه سقوط از ارتفاع اعتقاد داشته و عنوان می‌کرده بهترین راه برای تمام شدن موفقیت آمیز یک خودکشی سقوط از ارتفاع است.

پس از طی روند قانونی پرونده در دادسرا در نهایت بازپرس پرونده با بررسی تمامی قرائن، شواهد، اقاریر، اظهارات، مستندات و ... نسبت به شکایت مادر نیکا شاکرمی مبنی بر قتل دخترش قرار منع تعقیب صادر می‌کند. با اعتراض خانواده مرحومه پرونده برای بررسی به دادگاه کیفری یک تهران ارجاع می‌شود و دادگاه هم پس از بررسی‌های نهایی و متقن، رای دادسرا را در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۲ عینا تایید می‌کند و برای فرجام‌خواهی مهلت ۲۰ روزه تعیین می‌کند.

با عدم مراجعه خانواده شاکرمی برای فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور نهایتا پرونده بسته می‌شود و این بدان معنا است که از نظر دستگاه قضایی، ماجرای تاثر برانگیز مرگ نیکا شاکرمی بعد از بررسی‌های گسترده و چند مرحله‌ای، یک اقدام به خودکشی متاسفانه موفق بوده است.

کد خبر 848920 منبع: میزان برچسب‌ها اغتشاش پزشکی قانونی خبر ویژه پزشکی

دیگر خبرها

  • ادعای جدید دختر دیگو مارادونا درباره مرگ اسطوره
  • ادعای جدید: الکل یا ماده سمی علت مرگ مارادوناست!
  • علامت استاد حقیقی داشتن تزکیه برای تسخیر قلوب است
  • علمای ربانی در برخی نقاط مهجورند/ حجاب از معضلات کف جامعه است
  • فاضل لنکرانی: «امید» در میان اساتید حوزه در حال از بین رفتن است / تعداد شاگردان استادی که ۱۰۰ شاگرد داشت به ۱۰ نفر رسیده / مراجع و رهبری به این مسائل توجه کنند
  • انتشار تصاویر و مستندات جدید از مرگ نیکا شاکرمی | رد قاطع ادعای تجاوز | ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!
  • آیت‌الله فاضل لنکرانی: «امید» در میان اساتید حوزه در حال از بین رفتن است/ تعداد شاگردان استادی که سالیانی 100 شاگرد داشت به 10 نفر رسیده! حدود 150 استاد در سال گذشته تدریس داشتند، اما در سال جاری تا 2 ماه از تدریس محروم بودند
  • سرعت رسیدگی به پرونده‌های اموال تملیکی در تعزیرات افزایش یابد
  • اطاله دادرسی در بسیاری از شعب دادگاه‌های نظامی به صفر رسیده است
  • شکایت نیکاراگوئه از آلمان برای ارسال سلاح به اسرائیل در لاهه رد شد